اهواز دست داشته اند، کنید، چرا از پور محمدی که چاقوی خونین بیت خامنه ایی را در دست دارد میپرسید؟؟!!.
اخیرا مصطفی پور محمدی رئیس بازرسی کل کشور و کارمند سابق امنیتی بیت خامنه ایی، در مصاحبه ایی با سایت مشرق متعلق به حفاظت سپاه ، از دوران قتل های زنجیره ایی گفت و این قتلها را به گردن پیروان سابق خط امام و معروف به اصلاح طلبان کنونی انداخت، مصطفی پور محمدی که دستش تا مفرق در خون زندانیان سیاسی و فعالین سیاسی ملیتها اغشته است، برای فرار از گذشته ننگین خود سعی کرد تمامی قتل های فجیع که معروف به قتل های زنجیره ایی است به گردن دوم خردادی ها و یا اصلاح طلبان بیندازد، اما صرف نظر از اینکه حقیقت را میگوید یا نه، در ان زمان بسیاری از اصلاح طلبان کنونی در مسند کرسی های اجرایی وزارت اطلاعات تکیه زده بودند و اوامر خمینی و بعدها رفسنجانی و خامنه ایی را به نام انقلاب و اسلام اجراء میکردند و زندانیان سیاسی را دسته دسته و با گمنامی و در خفا به چوخه دار و تیر میسپردند، انتفاضه مردم عرب اهواز هم در زمان همین اصلاح طلبان بوقوع پیوست و در ان زمان هم وزارت اطلاعات در چنگ دوستان و یاران خاتمی و رفسنجانی بود که بدون کمترین رحم و مروتی اقلیم اهواز را به قصاب خانه ایی تبدیل کردند و با نام محارب و جاسوس اجنبی به جام جوانان عرب اهوازی که دست به تظاهرات مسالمت امیز برای احقاق حقوق اولیه خود زده بودند و به انتفاضه اهواز که 15 اپریل 2012 هفتمین سالگرد ان است، افتادند.
حال بعد از متهم کردن چپ های اسلامی و اصلاح طلبان به دست داشتن در قتل های زنجیره ایی ، فقان اقای تاج زاده به اسمان بلند شده است و با رد اظهارات همکار سابق خود در وزارت اطلاعات، سوالاتی را از اقای پور محمدی مطرح میکند که مثلا کی و چه کسانی دستور قتل های زنجیره ایی را در تهران صادر کردند، و ما میپرسیم ، چرا خود شما اقای تاج زاده که هم در وزارت اطلاعات و هم معاون سیاسی وزیر کشور در دوران خاتمی و قتلها بودید نام این افراد را که از سران نظام هستند نمی برید، اگر شاکی نیستید که تکلیف مشخص است، اما اگر شاکی هستید و اظهارات مصطفی پور محمدی را کذب میدانید، خود جواب سوالاتتان را از پور محمدی بدهید و حالا که در زندان هستید و دسترسی به قلم و کاغذ و تلفن برای شما اسان است و اگر خواهان کشف حقیقت هستید زبان باز کنید و نام تمامی مسئولینی که فرمان قتل در تهران و در اقلیم اهواز در سال 2005 را صادر کرده است را فاش سازید، چرا انتظار از پور محمدی دارید که تا مغز استخوان وابسته به دستگاه امنیتی و بیت خامنه ایی است!؟.
پورمحمدی: چپیها عملان قتلهای زنجیره ای
بارها نام مصطفی پورمحمدی به عنوان یکی از عوامل قتلهای زنجیرهای مطرح شده است. او در روزهای اخیر در مصاحبه با سایت “مشرق” این اتهام را رد کرد و گفت: “این داستان جزو پروپاگانداها و جو سازیهایی است که جریان چپ در کشور راه انداخت. جریان چپ وقتی میخواست کسی را بکوبد باید یک بهانه و اتهامی برایش مطرح میکرد.”
او همزمانی کنار گذاشتنش از وزارت اطلاعات در دوره خاتمی را با اعلام دست داشتن عواملی از وزارتخانه در قتلها بهانهای برای متهم کردنش دانست و خاطرنشان کرد: “کنار گذاشتن من هم همزمان شد با رفتن آقای دری نجف آبادی وزیر اطلاعات وقت.
خب طبیعی بود که برای اینکه راحت بتوانند این قضیه را در افکار عمومی جا بیندازند استفاده از همزمانی و استفاده از قرینه زمانی بود تا به اهداف سیاسی و به اصطلاح خودشان حذف رقبای خودشان بپردازند.”
دری نجف آبادی نخستین وزیر اطلاعات در دولت خاتمی بود که پس از کشف قتلهای زنجیرهای از سمت خود کنار گذاشته شد.
پورمحمدی در ادامه گفته است:” چپیها هم اگر از من و امثال من سندی داشتند آن را در بوق و کرنا می کردند و چیزهایی هم رویش می گذاشتند.”
او با متهم کردن اصلاح طلبان به دست داشتن در قتلها اظهار داشت: ” نکته جالب هم این است که افراد اصلی ای که در این قتلها مسئول مستقیم بودند، مشهورترین نیروهای چپ وزارت اطلاعات بودند و ما به خاطر اینکه نمیخواستیم به این جدال دامن بزنیم و این را به مصلحت کشور نمیدانستیم در آن مقطع روی این موضوع مانور ندادیم. آدمهایش هم موجودند. افرادی که اعتراف کردند که این حرکتهای ناروا و ناصحیح و خلاف قانون و شرع و مضر برای مملکت را انجام دادند، چهرههای مشهور چپ در وزارت اطلاعات بودند.”
تاجزاده: نام صادرکنندگان احکام قتلها را اعلام کنید
مصطفی تاجزاده، با نگارش نامه ای سرگشادهای، پورمحمدی را متهم کرد که یک طرفه و در غیبت اجباری مطبوعات آزاد ، به ایراد اتهام علیه اصلاح طلبان پرداخته است.
او همچنین دلیل زندانی کردن بسیاری از چهرههای اصلاح طلب در سالهای اخیر را، جلوگیری از پی گیری پرونده قتلهای زنجیرهای دانسته و در این باره خاطرنشان کرده است: “به باور من اساساً به دلیل بسته شدن پرونده قتلهای مخفی، پروژه زندانی کردن اصلاح طلبان در دستور کار اقتدارگراها و ستاد قتلهای زنجیرهای قرار گرفت.
روشن است که بازداشت شدن و در زندان به سر بردن ولو غیرقانونی و غیرعادلانه به مراتب از فرستاده شدن فلهای هنرمندان و نویسندگان و منتقدان به ته دره یا مرگ با آمپول هوا، قابل تحملتر است و شاید بتوان آن را گامی به سوی مدنیت و به سود استقرار مناسبات دموکراتیک در ایران به حساب آورد.”
او همچنین خطاب به پورمحمدی سوالاتی مطرح کرده و اظهار داشته است: ” امیدوارم با توجه به سوابق امنیتی و حضور هم زمانشان در دستگاه قضایی و دفتر رهبری و دسترسی کامل به اطلاعات کشور، به آنها پاسخ داده موجب تنویر افکار عمومی شوند:
۱-قتلهای زنجیرهای یعنی محکوم به اعدام کردنهای غیابی شهروندان و اجرای مخفیانه احکام صادره از چه سالی و به دستور چه کسی یا کسانی آغاز شد؟
۲- آقایان فلاحیان و سعید امامی احکام مرگ را با چه توجیهاتی و از کدام فرد یا افرادی اخذ میکردند؟
۳- چند ایرانی در طول فعالیت ستاد قتلهای زنجیرهای به اتهام ارتداد یا افساد یا دیگر جرایم غیاباً به اعدام محکوم شدند و حکم صادره علیه آنان اجرا شد؟
۴- دولت آقای خاتمی دیه چند نفر از قربانیان را به خانوادههایشان پرداخت کرد؟
۵- چرا قوه قضائیه به پرونده قتل آقایان پیروز دوانی و حمید شریف واقفی که در همان سال ۱۳۷۸ به قتل رسیدند، رسیدگی نمیکند؟
0- آیا آقای پورمحمدی مانند آقای روح الله حسینیان و از سرکوبگران زندان کهریزک و دیگر مریدان آقای ایت الله مصباح یزدی و مروج روحی احمدی نجاد، مقتولان را مهدورالدم و سعید امامی را شهید میداند؟ “
و باز در اخر میپرسیم جنانکه خواهان کشف حقیقت و مبرا شدن از اتهامات پور محمدی که از سوی نظام حرف میزند، و در صورت اینکه از گذشته خود به عنوان مسئول امنیتی پشیمان هستید، خود جواب سوالها را بدهید و ما را دنبال نخود سیاه نفرستید، چون نه پورمحمدی و نه کس دیگری از رژیم هرگز به سوالات شما پاسخ نخواهند داد.